اقتصاد اسلامی
اقتصاد اسلامی، اصطلاحی به معنای دانش اقتصاد یا فعالیتها و فرآیندهای اقتصادی با لحاظ اصول و آموزههای اسلامی است. برخی نظریهپردازان، اهداف اقتصاد اسلامی را عدالت اجتماعی، رفاه عمومی و استقلال دانستهاند. سید محمدباقر صدر، در کتاب اقتصادنا، اسلام را دارای مکتب اقتصادی توصیف کرده، نه علم اقتصاد؛ چرا که به باور او اسلام به دنبال توصیف و تبیین پدیدههای اقتصادی نیست.
مفهومشناسی
اقتصاد اسلامی، به باور برخی اقتصاددانان، شاخهای از دانش است که از طریق تخصیص و توزیع منابع کمیاب، مطابق با آموزههای اسلامی، بدون محدود ساختن آزادیهای فردی و بدون ایجاد عدم توازنهای کلان اقتصادی و زیستمحیطی، به تحقق سعادت انسانی کمک میکند.
برخی از عالمان مسلمان نظیر سید محمدباقر صدر، بین دانش اقتصاد و نظام اقتصادی تفاوت قایل است و اقتصاد اسلامی را به معنای نظام اقتصادی اسلام میداند.
علم یا مکتب؟
اقتصاددانان مسلمان در این که علم اقتصاد اسلامی وجود دارد یا خیر، اختلاف نظر دارند. سید محمدباقر صدر معتقد است که اسلام مذهب و مکتب اقتصادی دارد نه علم اقتصاد؛ زیرا آموزههای اقتصادی اسلام، روشی است که اسلام تبعیت آن را در حیات اقتصادی سفارش میکند و به دنبال توصیف و تبیین پدیدههای اقتصادی و قوانین حاکم بر آنها نیست. برخی دیگر از صاحبنظران با اتکا به مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانه ویژه اسلام و نیز وجود آیات و روایاتی که به بیان قوانین علمی حاکم بر رفتارهای اقتصادی انسان پرداخته، معتقدند که اسلام علاوه بر مکتب اقتصادی، علم اقتصاد نیز دارد.
سید محمدباقر صدر، اولین بار اصطلاح مکتب اقتصاد اسلامی را در برابر علم اقتصاد اسلامی به کار برده و در تعریف مکتب اقتصادی اسلام میگوید: مکتب اقتصاد اسلامی، روشی است که جامعه اسلامی در حل مشکلات اقتصادی از آن پیروی میکند. وی در جای دیگر مینویسد: مکتب اقتصادی اسلام شامل هر قاعده اساسی در حیات اقتصادی است که با اندیشه عدالت اجتماعی در ارتباط باشد. صدر، بین علم اقتصاد و مکتب اقتصادی تفاوت میگذارد و معتقد است که اقتصاد اسلامی یک مکتب اقتصادی است، نه علم اقتصاد.
اهداف
به باور برخی عالمان مسلمان، از جمله سید محمدباقر صدر و مهدی هادوی تهرانی، اهداف اقتصاد اسلامی عبارت است از عدالت اقتصادی، رفاه عمومی و استقلال اقتصادی.
عدالت اقتصادی
عدالت اقتصادی، مهمترین هدف اقتصاد اسلامی دانسته شده است؛ سید محمدباقر صدر، اندیشه عدالت را نقطه تمایز مذهب اقتصادی و علم اقتصاد میداند. عدالت اجتماعی در تمامی زمینهها، از جمله اقتصاد در رأس برنامههای پیامبران الهی معرفی شده است.
رفاه عمومی
یکی از مهمترین اهداف نظام اقتصادی اسلام، ریشهکن کردن فقر و ایجا رفاه عمومی در جامعه دانسته شده است. بر این اساس، حکومت اسلامی از یک سو و ثروتمندان جامعه از سوی دیگر وظیفه دارند که در راستای تحقق این هدف تلاش نمایند. بر اساس قرآن کریم، در اموال ثروتمندان، حقی برای محرومان وجود دارد. از امام صادق(ع) هم نقل شده است که به فقیر، آن مقدار از زکات داده شود که او را بینیاز گرداند.
استقلال
یکی از اهداف مهم اقتصاد اسلامی، استقلال دانسته شده است که در پی آن، جامعه بتواند نیازمندیهای خود را در حد قابل قبولی از رفاه، تولید کند و در اداره امور اقتصادی نیازمند و متکی به دیگران نباشد.
پانویس
- ↑ محمد چپرا، فلسفه اقتصاد اسلامی، ص۱۹۹.
- ↑ صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۲۱.
- ↑ صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۱۸.
- ↑ میرمعزی، فلسفه علم اقتصاد اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۵۱.
- ↑ صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، مقدمه طبع اول، ص۳۷.
- ↑ صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۲۱.
- ↑ صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۲۱.
- ↑ صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۲۱.
- ↑ سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۲۵۸.
- ↑ هادوی تهرانی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۸۳.
منابع
- حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق.
- صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، قم، المؤتمر العالمی للامام الشهید الصدر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- عیوضلو، حسین و سید عقیل حسینی، فلسفه اقتصاد اسلامی، تهران، دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- میرمعزی، سیدحسین، فلسفه علم اقتصاد اسلامی، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، قم، خانه خرد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.